ضرب الاجلهای کاری وآیندهً نا پایدارحکومت نوتشکیل درافغانستان
انجنیـر خلیـل الله رووًفی انجنیـر خلیـل الله رووًفی

درماجرای انتخابات افغانستان که با بدنام ترین شیوهً تقلب ودستبازیها سرانجام دریک جهت نامشروع وخارج ازارادهً مردم خاتمه یافت، نه تنها بند وبست کمیسیون مستقل انتخابات درآن اثرگذاربود بلکه طرح سازمان یافتهً سیاسی کشور های غربی بویژه امریکا وانگلستان، بمثابه عنصرضربتی، تا ژرفای تشکل دهی این قضایا، نقش محوری خودرا بازی کرد. پلان کاری آن مرحله به مرحله درپشت درهای بسته، سازماندهـی شد وبعداً درمعرض اجرا قرارگرفت.

ولی ملت مومن وساده اندیش افغانستان درفواصل بیخبری، گوش به آواز بسربردند وبخاطرروشن شدن سرنوشت شان بیصبرانه شب زنده دار نشستنـد تا آرزوی خودرا برکرسی مــراد، به تبجیـــل بگیـرند. اما آنگـونه که دیدیـم مضحکــهً سـناریوی انتخابات درخط دیگری رقم خورد ودرطول هفته ها وماها چه فرازها ونشیبهای حقارتباری را که نه پیمود وچه دستانیکه دربکارگیری این جریان سرنوشت ساز، به تقلب وسازشکاریها، آلوده نگردید.

درآن روزهای سوزان تابستانی بود که غوغای انتخابات ازدرون یک جغرافیای تبـزده وبحرانی سربلنــد کرد که دراعجـــوبهً خود ملت افغانستان را ازیکسو و کارگـذاران جامعهً ملل را ازسوی دیگر، بشدت بسوی خود متوجه گردانیـد آنگونه که درکمتــرین فرصت، ماهییـت ناگوار خودرا برسکـوی انفعال تاریخ اسـتقـرار بخشیـد. ما که همه باچشمان باز، ناظـرحوادث این کارزاربودیم، دیدیم که این جریان سیال تاریخ درهرگام ودرهرمرحلهً خود، با چه چالشها ودستبازیها همراه بود. دستبازیهائی که سناریوی نمایشی آن مسلماً تا دیرزمانی بمثابه یک بازیچهً روزگار دردل تاریخ بجا خواهـد ماند. مردم مضطرب کشورکه سرنوشت آرای شان درکوچه ها وپسکوچه های شهـر ومحلات به معاملـه گرفته شده بود، گاهـی به اخبار سرچوک پناه میبردند وزمانی به تبصرهً رسانه های افواه برانگیز اطلاعاتی، تسلی خاطر میکردند تا دست کم اخبارخوش وراحت بخشـی ازانتخابات را بشنوند وامیـد خودرا با آن پیوند زننـد. مگرهیچکـس ازهیچ جریانی خبرنداشـت. همهً تصامیـــم درپشت پرده های اسرار ودور ازچشم وارادهً مردم افغانستان دست بدست میگشت وفیصله ها نهائی میشـد.

 این دستکاریهای آشکار وسرپوش نهادن بالای تقلبات را، کمیسیون مستقــل انتخابات، سازماندهـی کرد و با نادیده گرفتن بالاتر از یکنیـم ملیون رای مردم، در نتیجه با 54 فیصد آرا ی مشکوک، حامد کرزی برندهً انتخابات ریاست جمهوری اعلام گردید.

مگراین اعلام که با مانورهای قـبلاً حساب شدهً این کمیسیون سروسامان یافتــه بود، با اعتراضات شدید مردم وکاندیدهای رقیـب، بویژه داکتــر عبـد الله عـبد الله مواجه گـشت. تا آنکه ابعــــاد این رسوائی پس ازبرخورد کای آیدی نماینــــدهً خاص سازمان ملـل با معاونش، آن هم برسرتقلب انتخابات عالمگیـرشـد.

سرانجام  این ماجرای بحرانی وپیچیـده، با حضور جان کیری سناتورامریکائی که به فرمانش انتخابات بدور دوم انتقال کرد تا جائی فروکش نمود. مگربازهــم ازینکه عمال تقلـب کارودست اندرکاران پرازصلاحییت کمیسیون انتخابات درباردوم نیز درصدر تصمیم گیری جا داشتند وبا شرایط پیشنهادی داکترعبد الله، مبنی برسبکدوشی آقای داکتر لودین رئیس کمیسیون وآقای نجفی منشی کمیسیون که عامـلان اصلی این سـناریو بودند کار بجائی نکـشید، بنـــاءً داکتـرعبد الله عبد الله با یک تصمیم بخردانهً تاریخی انتخابات دوردوم را با ارج نهادن به ارزشهای ملی وحرمت به حقوق وآرای مردم افغانستان، تحریم کرد وآنرا غیرمشروع اعلام نمود. به این ترتیب آقای کرزی به تنهائی وبدون انتخاب مردم، کما فی السابق درراًس قدرت باقی ماند.

اما نه آن قـدرتیکه دیگربتـواند آزادانه وخود سر، ازدل حوادث ومتـن قانون اساسی بمثـل گذشته به سادگی عبـورکند، بلکه قــدرتی تحت نظارت وحسابدهی در برابرملت وجامعهً جهانی ! بهرحال سناریوی انتخابات آنگونه به پایان خود رسید که گفتی نه برگی ازباغستان خزان زدهً کشور به زمین افتاد ونه آبی ازآبی تکان خورد.

درحالیکه فضای سیاسی درکشورسخت بحــران زده ومتـشنج است، ازقضایا برمی آید که آقای کرزی نیـزعلیــرغم آنکه مجـدداً بر مسند ریاست جمهـــوری کشورجا گرفته، ولی درباطن قضیه، آینـدهً خودرا ازین پیـــروزی نامشروع، با انفجارات پیش بینـی شـدهً سیاسی ونگرانیهای سرگیـچ کننـده، درتقـابل احساس میکند که چنین هــم باید بوده باشد. زیرا اکنـون جامعهً جهانی، پالیسی سازان قصرسفیـد ومهمتر ازهمه مردم کشور، ازچارسو، جداً متوجه حکومت جدید افغانستا ن به رهبــری آقای کرزی شده اند، کشورهای ناتو وامریکا میخواهند اهداف وشرایط خودرا، اگرحل آن از طریق مشوره نا ممکن باشد با زورو فشارلازم بروی تحمیـل نمایند. شرایطی که نا گفته نماند ازبسا جهات با توقعات وامید مردم افغانستان نیز همنوائی دارد.

این توقعات دراصل خود جادو ویا معجزه یی نیست که ازامکانات یک نظام کارا وبا ظرفیت بدرشده نتواند، مگرزمانی که ناتـوانی ظرفیت، ضعف مدیریت، فساد وتبعیض قومی، دستگاه حاکم را درخود به قهقرا برده باشد، آنوقت است که تعهد کاری و صداقت وجدان، درجهت فساد و وابستگی سقوط میکند واجرای هرامری ولو کوچک، معجزه آفرین جلوه میکند. این وقتیست که دزدان وتبه کارانی بمانند شیرزوی والی ننگرهار با دارودستهً خود دورهم جمع میشوند وبخاطر خوش خدمتی به ولینعمتان، فریاد تجزیهً وطن را تا کوهای سلیمان بالا میکشند.

ازجناب کرزی کسی معجزه طلب نمیکند بلکه طراحی یک ستراتیـژی نوین وپیـشتازویک سـلسله کارهای ضربتی وروبنــدهً فساد، مورد تقاضا است که با سرنوشت مردم مستقیماً پیوند میخورد تا ازین طریق نخست ازهمه ازننگ واژه های اهانتبارازخود وبیگانه مانند : دولت فاسد، خانوادهً مافیای مواد مخدرجهانی، حکومت جنگ سالار، قانون شکن ناقض حقـوق بشر وامثال آن که همه روزه درکوچه وبازار طنین اندازاست، خود ودولت خودرا نجات بخشد وبیشتر ازین به خارجیها فرصت داده نشود تا با طعن استخوانسوز، روان ملت را زیررگبار شکنجه قراردهنـد.

انگیزهً اینهمه خورد شمردنها وسقوط اتوریتــهً دولت، ازجانب کشورهای ذیدخــل درقضایای افغانستان، مسلماً بمیزان همت وغیرت کارگذاران نظام ارتباط میگیرد که ازعــدم بی کفایتی حکومت، رشـد فساد مهارنا شدنی وموجودیت مافیای اقتصادی درکشور سربلند کرده و بنوبهً خود آبروی ملت سربلندی راهم برزمین ریختانده است.

حساسیت این زمان انفجاری می طلبـد که وزرای کابینه جدید بمثابه محـراق مسًوولیتهای کاری کشور، ازباشگاهای مرمرین ودفاتر تشریفـاتی خود که با زره وپولاد محافظه میشوند، دیگــربدرآیند، ازساحات کاری  وازبرنامه های پروژه سازی وزارتخانهً خود عملاً وارسی بعمل آورند. زیرا درطول بالاتر ازهشت سال اکثروزرای کابینهً رئیس جمهور، فقط به گونهً مهمانان معـزز ازدفاترمجلل، خرابه زارهای وطن را تماشا کرده اند وهیچگاهی حشر اعمار مملکت را سازمان دهی نکرده ودربین مردم خود ظاهرنگشته اند.

دیگرروشن است که امروز، دیروزنیست. امروزآمـاج نظارت وانتظار،ازنظام نا پایدارآینـده، ازفــرازتپـه های شهــدای افغانستان تا قلب سازمان ملل و قصرسـپید امریکا، حکومت جدید حامـد کرزی را زیرنشانهً دقیـق قـرارداده اند که آیا او ازطرح فرهنگ وبرنامه ریزی تغییـرات مثبت درافغانستان چگونه موفق بدرخواهد آمد ؟ آیا با بکارگیری ستراتیژی تغییر، قادربه آن خواهد گردید تا یک حکومت مردم سالاررا که مظهر شفافیت وشایستگی درکشورباشد، بنا نهـد ؟  آیا با وزرای کلیدی ومعامله گرکابینهً خود که چهره های شان کاملاً درجامعه، حتا بحیث جاسوس کشورهای خارجی افشا شده است چگونه برخورد خواهد کرد. آنهارا طبق وعدهً که بمردم داده است، به کنارخواهد زد، ویا از تبدیلی شان از یک وزارت به وزارت دیگر ویا نصب آنها دردیپوی مشاوران معاش بگیر،  مردم را بازهم اغفال خواهد کرد ؟     آیا شهامت سرکوب تروریستان مسلح ومقابله با مافیاهای مواد مخدررا دردستورکارقرار خواهـد داد ویا به قسم گذشته ها با ابرازضعف وکرنش در برابرآنها کشوررا درمنجلاب تجرید وتجزیه فرو خواهد برد ؟  وسرانجام آیا توان زدودن فساد وشکستن قدرت مافیاها وقاچاق چیان هیروئین را که با اعمال زشت خود حیثیت کشوررا لکه دار ساخته اند، ونیز توان پایه گذاری و تشکل یک حکومت تمدن گرا و خادم خلق الله را درافغانستان پیدا خواهد کرد ؟

بلی امروز دیروزنیست. امـروز دربرابر این « آیا ها» وده ها پرسش دیگر، حکومت شدیداً پاسخگوسـت. پاسخگوئی ئیکه سرعت عمل صداقت ووجدان کاری را بخاطراعمار افغانستان زخمی وویران، تا سرحد قربانی مطالبه میکند.

هفتهً پیش آقای کرزی اعلام داشت« وزرای بی کفایترا ازوظایف شان برطرف واصلاحات کاری را برای ازبین بردن فساد روی دست میگیـرد چنانچه پیشترهم دربرطرفی چندین عضو کابینه این کارانجام گرفته است»  مگرتاکنــون کسی نشنیـده است که آقای کرزی به استثنای آقای قادری سابق وزیرترانسپورت که با اوخصومت قومی داشت دیگرکدام یک ازوزرای مافیائی خودرا ازکابینه سبکدوش ساخته باشد بلکه برعکس هرباری که وزرای مشکوک و بی کفایت کابینه، درمجلس پارلمان، با شواهد موجه سلب صلاحییت شده اند، جناب رئیس جمهـورابقای دوباره آنهارا برمسند وزارت فـرمان داده اند مثالهای آنرا میتوان دروزارت خارجه، وزارت حج واوقاف ووزارت سرحدات، یاددهانی کرد.

این بارنظارت ازوعده ها وکارکردهای آقای کرزی درسطح جهانی مطرح بحث وپیگرد جدیست. اگر تنها با برطرفی چند مامورپائیــن رتبه وتبدیلی یکی دو وزیر، مسًـلهً فساد را حـل شده به نمایش در آورند، مافیاهای بزرگ ومفسد بنا برملحوظات وابستگیهای تباری وتنظیمی، کما فی السابق بحال خود باقی بمانند تحمـل این حالت غمبار، دیگر خارج ازحوصله وبردباری ملت افغانستان وجامعهً جهانی خواهد بود. زیرا امروز دیروزنیست. امروز روز فـــریاد داد خواهانهً مردم و روزبازنگری حقوق شهروندی، درکلیت ابعاد زندگی مردم آغازگردیده است.

رهبری غیرعاملانهً حامد کرزی درهشت سال گذشته نه تنها چانسهای تاریخی بازسازی کشوروهــزینه ملیـاردها دالرکمکی را از دست داد، که پراگندگیهـای بیشماری را نیزازخود به میراث گذاشت. ارثیــهً ناهنجاریکه سنگینی آن بازهم به سختی ازگـــردهً ملت خواهد گذشت، نه تنها این، که مسووًلیتهـای تاریخی رئیس جمهوروتیــم معییتی اورا، اگرتغییـرات اصلاحی را بشدت بکارنگیـرد، سنگین ترواهانتبارترازگذشته ها، دچار تزلزل وشکست جبران نا پذیر خواهد ساخت.

امروزآقای کرزی نباید هشدارهای جامعهً جهانی را دست کم بگیــرد . ضرب الاجل وهـشدار بیگانه گان هـرچنـد ازنگاه حساسیت افغانی تلخ وزننده است، مگرچه باید کرد دولتیکه سراپا درگیرفساد ونا امنی باشد. وابستگی ودست نگری به دیگران را، نسبت به استقلالیت و ظرفیت کاری خود، ارجحییت بیشترقایل باشد، طبعیست که درچهرهً معصومانهً اشغال محکوم به زوال است. زمانیکه مسًلهً مصرف پولهـای سرسام آور وخــون عساکـرکشورهای ذیدخـل درقضایای افغانـستان، مطـرح میشود، دربرابرآن که خود از ظرفییت کاری ودفاعی نا توانیم، عکس العمل احساساتی کاررا بجائی نمی کشد.

امروزمسووًلیت دولت بسیارخطیر است که درکشتی شکسته خود، یک جمعییت پریشانی را بنام « ملت» بکدام جزیرهً بدبختی ویا خوش بختی سوق میدهد. رهبران سرفرازهمیشه با مردم خود درد مشترک وآرمان مشترک دارند، حکومت وتیم کاری خودرا آنگـونه به خدمت مردم میگمـارند که اصالتهـای زرین عدالت گستری، ترقی و دموکــراسی، معیار ظرفـیت کاری وانسانی آنها را درعرصهً مملکت سازی وملت سازی تشکیل میدهد. مگربا تاًسف که ما درکدام مرحلهً ازعقبگرد تاریخ قرارداریم ! چگونه خواهیم توانست روزی شایستگی آنرا پیدا کنیم که این شعـربلند اقبال را درمورد خود به زمزمه بگیریم :

خـدا آن ملتـی را ســـــــــــروری داد

کـه تقـدیرش به دست خویش بنوشت

به آن ملـت سـرو کـــــــاری ندارد

کـه دهـقانـش برای دیگـران کشـت

بلی ! حال با این وضع پریشان که برای ملت ما دیگر هیچ سربلندی را باقی نگذاشته اند با کدامین حنجـرهً درد آلود میتوان فـــریاد عـزت خواهی را به زمـزمه گرفت ؟ واینهمه ضرب الاجل های بیگانگان را چگـونه توجیه کــرد؟ توجیـه آن طبعیست که مستقیماً آقای کرزی را زیررگبارقرارداده، اما شهروندان اصیل وپاکبازاین سرزمین که درحقیقت « شیشهً ناموس وطن را دربغل دارند » به یقین روان شان در زیرچتراین حقارت بازیها، بیشترازکرسی نشینان دربار، دررنج وعذاب قراردارد.

پس ازانکه جناب کرزی بسیاربه سادگی ازجانب دست اندرکاران کمیسیون مستقـل انتخابات، بحیـث رئیس جمهور کشوراعلام گردید، ما شاهد هشدارها وضرب الاجلهای تند وشدید ازجانب شخصیتهای سیاسی دست اول و مطرح جهان هستیم که هرروز درچالشهای تهدید سیاسی به آدرس رئیس جمهور افغانستان تعاطی میشود.

نخستین هشدار ازطرف بانکیمون سرمنشی سازمان ملل بود. طی سفریکه او باین مقصد بکابل آمـده بود ضمن تبـریکی به آقای کرزی، بجای آنکه به معضلهً افغانستان اشارهً کرده باشد فقط خواهان آن شد که حکومت جدید باید ازحفظ جان کارمنـدان سازمان ملل درافغانستان ازهیچگونه تلاش دریغ نورزد، ودراخیریادآورشد تا رئیس جمهورباید فسادرا درکشورش ریشه کن سازد.

ضرب الاجل دوم را اوباما رئیس جمهـورامریکا، ازکاخ سپیـد انتشارداد واعلان داشت که آقای کرزی شـشماه وقت دارد. اگــــرتا شـش ماه آینده اصلاحات لازم بمیان نیاید وفساد برطرف نشود، امریکا عساکرخودرا ازافغانستان به عقب خواهد کشید. بعداً درهمین راستا خانم کلینتون وزیرخارجهً امریکا، باعصبانیت لهجه اظهارنمود تا زمانیکه ما از تعین افراد شایسته درکابینهً جدید حامد کرزی مطمئن نشویم امریکا کمکهای نظامی خودرا به افغانستان به حال تعلیق درخواهد آورد. ولی عجب است بدون آنکه به این هشدار، ازجانب ادارهً کابل، وقعی گذاشته میشد برعکس، خانم کلینتون بخاطراشتراک درمراسم تحلیف وتاجپوشی آقای کرزی امروزبکابل سفر میکند درپهلوی راستش جا میگیرد.

ضرب الاجل سومی را گوردن براون صدراعظـم انگلستان، تند ترازدیگـــران به آگاهـی جهان رساند وگفـت او حاضر نیست جان سربازان کشورش را برای حفظ دولتی که آگنده ازفساد باشد، به خطربیندازد. فساد بنام دوم دولت افغانستان تبدیل شده، هشــدارداد کمکهای جامعهً جهانی بعد ازین وابسته به میزان فساد خواهد بود.

به همینگونه کای آیدی نمایندهً خاص سرمنشی سازمان ملل که زمانی تقلبات را نادیده گرفته بود، نیزبنـوبهً خود هشدار هــائی را به آدرس رئیس جمهــور توجیه کرد واظهارداشـت که اگر با چنین ادارهً ضعیـف بازهــم فساد دردولت جدید حامد کرزی ادامه پیـدا کنـد کمکهای جامعهً جهانی نیزقطع خواهد شد.

 چنین بودکارزارانتخابات ریاست جمهوری افغانستان که باعالمی ازپرابلمهای جنجال برانگیز وتقلب آفرین، با مصرف هـزینهً بالاترازدوصدوبیست وچار ملیون دالر که سرانجام با بیهودگی پایان یافت واینست امروزحکومتی که ازبطن آن، درصحنهً سیاسی عرض وجود کرد، حکومتی که درموجودیت سوابق فساد ،عــدم ظرفیت کاری، برتری جوئی قـــومی وده ها پدیدهً بازدارندهً دیگر، ازیکسو انگیزهً بی اعتمادی ملت را نسبت بخود برانگیخته وازسوی دیگرآماج هشدارهای جامعهً جهانی، ترکیب این حکومت، شایستگی وشفافیت آنرا، درآزمون یک التیماتم حسابدهی ودرعین زمان مغشوش وسردرگم قرارداده است.  

نـوامبــــر  2009


November 20th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات